میرزای قمی نویسنده کتاب «قوانین الاصول» میگوید: من با علامه بحرالعلوم با هم در درس استاد وحید بهبهانی شرکت میکردیم و در مباحثاتی که من با ایشان داشتم اغلب من تقریر کرده و درس را توضیح میدادم تا اینکه من به ایران آمدم و سید بحرالعلوم در نجف ماندمیرزای قمی سپس ادامه داد: بعدها وقتی شهرت علمی سیدبحرالعلوم به من رسید تعجب میکردم که این نباید تا این حد از حیث علمی قوی شده باشد تا اینکه من برای زیارت عتبات عالیات وارد نجف اشرف شده و سید را ملاقات کردم، با اینکه میرزای قمی، خود از بزرگان به شمار میرفت، میگوید: من دیدم سید بحرالعلوم همانند دریای مواج و عمیقی از دانشهاست سپس از او پرسیدم: ما در یک درجهای از علم بودیم لذا شما در این حد نبودی و چطور شد که به این معارف دست یافتی؟
سید رو به من کرد و گفت: میرزا این از اسرار است اما من آن را به تو میگویم به شرطی که تا زنده هستم به کسی نگویی! علامه بحرالعلوم ادامه داد: چگونه این طور نباشم در حالی که آقایم حجتبن الحسن(ع) شبی مرا در مسجد کوفه به سینه مبارک خود چسباند
محمد مهدی ، فرزند سید مرتضی طباطبایی بروجردی ، از نوادگان امام حسن مجتبی علیه السلام در یک خانواده روحانی و پرهیزگار، در شب جمعه از ماه شوال ۱۱۵ هجری قمری ./ ۱۱۱۳ هجری شمسی . در شهر کربلای معلی پا به عرصه هستی نهاد. [۱] شبی که سید به دنیا آمد پدر وی در عالم خواب دید که امام رضا علیه السلام دستور دادند((محمد بن اسماعیل بن بزیع از اصحاب امام کاظم و امام رضا و امام جوادعلیه السلام شمعی برفراز بام سید مرتضی ( منظور خود اوست) بر افروزد. وقتی محمدبن اسماعیل آن شمع را روشن کرد نوری از آن شمع به آسمان بالا رفت که نهایت نداشت. [۲] پدر از آن رویای راستین بیدار می شود و همزمان خبر مولود تازه رسیده را به او می دهند.
او از دوران کودکی در دامن پر مهر و محبت مادر پاکدامنش و در پرتوتوجهات پدر بزرگوارش سید مرتضی ( متوفای ۱۲۰۴ هجری قمری ) به آداب و اخلاق اسلامی خو گرفت و رفته رفته رشد یافت . پس از گذراندن دوره های علوم مقدماتی و سطح فقه و اصول، درآغاز بلوغ به درس خارج که از سوی پدرش تدریس می شد راه یافت و پس از پنج سال درس وبحث فشرده به مقام بلند اجتهاد نایل آمد. [۳]
سید محمد مهدی همچنین در محضر اساتید بنام حوزه کربلا و نجف اشرف شرکت جست ، فرهیختگان بنامی چون، محمد باقر وحید بهبهانی (۱۱۱۸ – ۱۲۰۸ ق) ، شیخ یوسف بحرانی (۱۱۰۷ – ۱۱۸۶ ق) ،محمد تقی دورقی نجفی (متوفی ۱۱۸۶ ق) و مهدی فتونی نباطی عاملی (متوفی ۱۱۸۳ ق) . [۴] او حکمت و فلسفه را نزد آقا میرزا ابوالقاسم مدرس فرا گرفت و آن حکیم وارسته نیز در نزد وی درس اصول و فقه را آموخت.[۵] وحید بهبهانی در اواخر عمر خویش مردم را درمسائل و فتواهای احتیاطی به سوی سید محمد مهدی راهنمایی می کرد.[۶] و او را مجتهدی جامع الشرایط می دانست.
سیددر سال ۱۱۸۶ ق . به قصد زیارت مرقد مطهر امام رضا علیه السلام و دیدار با علمای بزرگ ایران وارد مشهد مقدس شد و در مدت اقامتش شش یا هفت ساله[۷] خود در آن شهر، علاوه بر دیدارهای علمی با مردم و مباحثات با علما، در درس استاد میرزا مهدی اصفهانی خراسانی (۱۱۵۳ – ۱۲۱۸ ق) شرکت کرد و فلسفه ، عقاید و کلام را از آن مرد بزرگ آموخت و بر اندوخته علمی خویشافزود.
لقب بحرالعلوم از زبان این استاد برای اولین با به سید محمد مهدی طباطبایی بروجردی گفته شد. استاد که از هوش و استعداد او شگفت زده شده بود در حین درس خطاببه شاگرد خود می گوید:اخا انت بحرالعلوم عنی تو دریای علم هستی از آن لحظه سید به این لقب معروفشد.[۸]
سید بحرالعلوم دراواخر سال ۱۱۹۳ ق راهی حجاز شد. استقبال شایان مردم و شخصیتهای محافل علمی از اوموجب شد که به مدت دو سال در کنار خانه خدا اقامت ورزد و به درس و بحث بپردازد. تسلط او به فقه اهل سنت و حسن معاشرت و سخاوتش او را چنان در میان ساکنان آن دیار بخصوص اهل علم ، محبوب ساخت که هر روزه شماری از مردم و دانشمندان به دیدنش می رفتند و از وی کسب فیض می نمودند. شگفت آنکه پیروان هر کدام از مذاهب چنین می پنداشتند که بحرالعلوم پای بند به مذهب ایشان است . او تمام این مدت را باتقیه گذرانید و جلسه درس او در علم کلام طبق مذاهب چهارگانه دایر بود و در اواخرتوقف در مکه ، مذهب خود را اعلان فرمود. وقتی خبر اظهار مذهب او به گوش پیروان مذاهب دیگر رسید از اطراف به دور او ریخته ، با وی به مناقشه پرداختند و او با دانش انبوه خود بر تمامی آنها برتری پیدا کرد و همه آنها را با دلیلهای قوی و منطقی به سوی حقیقت اسلام مجذوب ساخت.
تعیین و تثبیت جایگاه اعمال حج و مرکزیت دادن به مواقیت احرام به طوری که از نظر شرعی صحیح واقع شود و همچنین اصلاح مواقف حج ، یکی از گامهای ارزشمند سید بحرالعلوم بود. زیرا این مکانهای مقدس قبل از او چندان مشخص نبود. علاوه بر اینها، سنگهای فرش شده در حرم را که حجاج بر آن اقامه نماز می کردند تعویض نمود و سنگهای معدنی را خارج کرد وسنگهایی را که از نظر شیعه سجده بر آنها صحیح است جایگزین نمود. از آثار معنوی حضوراین مرد بزرگ در حجاز شیعه شدن امام جمعه مکه در هشتاد سالگی است.
این عالم با ورع شاگردانی بزرگ و نامی تربیت کرد که هر یک منشا خدمات فراوان به عالم اسلام شدند. در اینجا به نام چند تن از آنها اشاره می کنیم:
شیخ جعفر نجفی معروف به کاشف الغطاء، سید محمد جواد عاملی معروف به صاحب مفتاح الکرامه،ملا احمد نراقی،محمد باقر شفتی رشتی ، سید یعقوب کوه کمری،سید صدر الدین عاملی ،شیخ محمد ابراهیم کلباسی ، زین العابدین سلماسی ،شیخ عبدالحسین الاعم ، سیدعلی فرزند سید محمد ، سید قیصر محمد فرزند معصوم رضوی خراسانی ، اسدالله کاظمی ، ابوعلی حائری صاحب کتاب منتهی المقال ،سید عبدالله شیر ، شیخ محمد تقی اصفهانی ایوانکی، صاحب حاشیه معالم ، سید محمد مجاهد، مولف کتاب المناهل ، محسن اعرجی ، میرزا محمد عبدالصانع نیشابوری اخباری،شیخ حسین نجف .
آثاری که در کتابها از آنها نام برده اند – که بعضی از آنها چاپگردیده و برخی چاپ نشده است – بدین قرار است:
-المصابیح فی الفقه (در سه جلد)
-الفوائد فی الاصول
-مشکاه الهدایه
-الدره النجفیه
-رساله فی عصیر الزبیبی
-شرح الوافیه
-تحفهالکرام [در تاریخ مکه و بیت الله الحرام]
-مناسک حج
-حاشیه بر کتاب شرایع
-حاشیه بر کتاب الذخیره سبزواری.
-الدرة البهیه فی نظم رووس المسائلالاصولیه
-کتاب الرجال [معروف به فوائدالرجالیه]
-دیوان شعر و رساله ایفارسی در شناخت خدا.
مظهر فضیلتها
سید بحرالعلوم مرد فضیلت و تقواو نمونه ای کامل از اخلاق نیکوی انبیا بود آن معلم اخلاق و انسانیت و از مصادیق بارز اخلاق نیکو فرزانه ای است. او از نظر تواضع در مرتبه عالی قرار داشت و برای دیگران بیش از خوداحترام و ارزش قائل بود و برای مردم پدری مهربان به حساب می آمد سخن گفتن و راه رفتن او انسان را متحیر می ساخت در میان مردم که راه می رفت بیننده تصور می کرد اوفرشته است برای خدا سخن می گفت و پیوسته به یاد خدا بود.او در تهذیب اخلاق درمرتبه ای قرار داشت که درک آن برای بسیاری از افراد مشکل است .
او کارها و ساعات فعالیت هایش را تقسیم نموده بود وقتی سیاهی شب همه جا را فرا می گرفت مقداری به تحقیق و آماده کردن مقدمات درس و بحث می گذراند و پس از آن به طرف مسجد کوفه رفته در آنجا به مناجات با خدا می پرداخت.بحرالعلوم برامور عبادی شاگردان خویش نیز فوق العاده اهتمام می ورزید و در صورت غفلت و کوتاهی شاگردان از این مهم بسیار رنج می برد یک بار برای چند روز تدریس را ترک فرمود: طلبه ها واسطه ای را نزد وی فرستادند تا علت تعطیلی درس را جویا شود بحرالعلوم در پاسخ او چنین فرموده بود:((در میان این جمعیت طلبه هرگزنشنیدم که در نصف شبها صدای تضرع و زاری و مناجات آنها بلند بشود با اینکه من غالب شبها در کوچه های نجف راه می روم چنین دانش پژوهانی شایسته نیستند تا برای ایشان درس بگویم.))چون طلاب این سخن را شنیدند متحول شده شبها به ناله و گریه در محضر الهی پرداختند وقتی این تحول اخلاقی در طلبه ها پدیدارشد آن جناب دوباره تدریس را شروع کردند. تلاش سید درحمایت از فقرا و محرومان را باید از شبهای تاریک و کوچه های باریک نجف اشرف وفقیران آن دیار پرسید او هر شب در کوچه های شهر می گردید و برای فقرا نان و خوردنیهای دیگر می برد.
میرزا حسین لاهیجی به نقل از شیخ زین العابدین سلماسی می گوید: روزی بحرالعلوم وارد حرم مطهرامام علی علیه السلام شد و سپس این شعر را زمزمه کرد:
چه خوش است صوت قرآن
ز تو دلربا شنیدن
به رخت نظاره کردن
سخن خدا شنیدن
پس ازآن از بحرالعلوم سبب خواندن این شعر را پرسیدم فرمود: چون وارد حرم حضرت علی علیهالسلام شدم دیدم مولایم حجة بن الحسن (عج) در بالای سر به آواز بلند قران تلاوت میکند چون صدای آن بزرگوار را شنیدم این شعر را خواندم.
میرزای قمی -نویسنده کتاب قوانین – می گوید: من با علامه بحرالعلوم در درس آقا وحید بهبهانی هم مباحثه بودم اغلب من برای او بحث را تقریر می کردم تا اینکه به ایران آمدم و کم کم شهرت علمی سید بحرالعلوم به همه جا رسید و من تعجب می کردم تا زمانی که خداتوفیق عنایت فرمود که برای زیارت عتبات موفق بشوم وقتی به نجف اشرف وارد شدم سید راملاقات کردم مساله ای عنوان شد دیدم سید بحرالعلوم دریای مواج و عمیقی از دانشهاست پرسیدم : آقا ما که با هم بودیم شما این مرتبه را نداشتید و از من استفاده می کردیدحال شما را مانند دریا می بینم سید فرمود: میرزا این از اسرار است که به تو می گویم تا من زنده ام به کسی نگو و کتمان بدار من قبول کردم آنگاه فرمود: چگونه این طورنباشم و حال آنکه آقایم (حجة بن الحسن عج) مرا شبی در مسجد کوفه به سینه مبارک خودچسباند.
سید بحرالعلوم که به علت بیماری مدتی توان تدریس نداشت و در منزل به مطالعه و تالیف مشغول بود، سرانجام در روز ۲۴ ذیحجه (یا رجب) سال ۱۲۱۲ ق . رخ دادفانی برتافت و به عالم بالا پرواز کرد. درگذشت سید در عالم اسلام اثری عمیق برجای گذاشت و دنیای شیعه را در ماتم فرو برد.پیکر مطهر او پس از تشییع با شکوه واقامه نماز، در جنب مرقد شیخ طوسی ، در نجف دفن شد.
دیدارهای علامه با حضرت ولی عصر (عج ) :
دیدار علامه با امام زمان (عج ) در راه کربلا
علامه بحرالعلوم و ناقه سوار
************************************
منابع:
۱ – فوائد الرضویه ، شیخ عباس قمی ، ص ۶۷۶، مستدرک الوسائل ، میرزا محمد تنکابنی ، ص ۱۶۸، اعیان الشیعه
۲- فوائد الرضویه ، ص ۴۷۶٫ قصص
۳ – مقدمه فوائد الرجالیه ، ص ۳۳، فقهای نامدار شیعه ، عقیقی بخشاشی
۴ – سید بحرالعلوم دریای بی ساحل
۵ – مقدمه الفوائد الرجالیه
۶ – مکارم الاتار، ج ۱، ص ۴۱۷ – ۴۲۱
۷ – اعیان الشیعه ، ج ۱۰، ص ۱۵۹
۸ – روضات الجنات ، سید محمد باقر خوانساری ، ج ۷، ص ۲۰۴
9 _ کتاب گلشن ابرار
http://emamemonji.ir/post/1181