بایگانی تیر ۱۳۹۲ :: سربداران 313

سربداران 313

سربداران 313
برخی از پیامک های شما:
سلام بر سربازان مجازی ایران.من تمام دوستامو با شما اشنا میکنم تا از مطالب مفیدتون بهره مند بشوند و بدونند ماهواره چطور فرهنگمونو میگیره تلاش شما برای آگاه سازی مردم ستودنیه .به امید جهانی شدن سربداران.(مهتاب)
[7975***0936]
**********
درود خدا برشما جوانان ارزش ی نویس . وبتون واقعا روی من تاثیر گذاشته خدا اجرتون بده که چشمای منو باز نمودید و به من کمک کردید (شاکری)
[2589***0912]
**********
باعرض سلام و خسته نباشید خدمت مدیریت محترم و نویسندگان ازرشی . و با ارزوی قبولی طاعات و عبادتون . الحق وبسایت مفیدی دارید و انشالله پیروز و سربلند باشید (نادعلیپور)
[4851***0930]
**********
سلام و عرض ادب خدمت مدیریت پایگاه فرهنگی مذهبی سربداران ، وبسایت بسیارعالی و اموزنده و دشمن شکن دارید فقط خیلی دیر مطالبتون به روز میشه چرا؟(محمدی)
[5123***0936]
**********
درودخدا بر تو ای مدیریت گرامی آقای مقدسی و نویسندگان محترم خانوم سلیمانی و اقای محمدی خدا اجرتون بده چنین وبهایی در دنیای مجازی واقعا تاثیر گذار و دشمن شکن هست امیداوارم به هدفتون برسید (مرتضی ذالفقار)
[9857***0912]
**********
سلام . به نظر من وبلاگ سربداران از نظر مطالب خوبه گرافیگ هم بد نیست (موسوی)
[3695***0930]
**********
درود خدا بر شما . مطالب سربداران خوبه اما اگر به هاست تبدیل کنید و از وبلاگ بردارید و فقط روی مطالب ناب کار نکنید مثلا ویدیو اهنگ مداحی زیارت از این ها هم در وبتون قرار بدید اگر این کاروکنید هیچ فک نکنم در این دنیای مجازی چنین وبسایت وجود داشته باشه البته از روی مطالب شما میگم(حیدری)
[9189***0912]
**********
سلام علیکم . اللهم عجل لولیک الفرج .... بابا دمت گرم گل کاشته اید (حسینی)
[8659***0918]
**********
نویسندگان
پیوندها
لوگو دوستان
لوگو و بنر سربداران
سربداران313رادنبال کنید

۵۷ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

مرحوم شیخ رجبعلی خیاط تحول معنوی خود را

چنین بازگو نموده است که:

در ایام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان،

دلباخته من شد

و سرانجام در خانه‌ای خلوت مرا به دام انداخت،

با خود گفتم:

 رجبعلی، خدا می‌تواند تو را خیلی امتحان کند،

بیا یک بار تو خدا را امتحان کن!

و از این حرام آماده و لذتبخش به خاطر خدا صرف نظر کن.

سپس به خداوند عرضه داشتم:

خدایا! من این گناه را برای تو ترک می‌کنم،

تو هم مرا برای خودت تربیت کن.

آنگاه دلیرانه، همچون حضرت یوسف (علیه السلام)

در برابر گناه مقاومت می‌کند

و از آلوده شدن دامن به گناه اجتناب می‌ورزد

و به سرعت از دام خطر می‌گریزد.

که این کف نفس و پرهیز از گناه، موجب بصیرت و بینایی او می‌گردد

و دیده ی برزخی او باز می‌شود

و آن چه را که دیگران نمی‌دیدند و نمی‌شنیدند، می‌بیند و می‌شنود.

به طوری که چون از خانه خود بیرون می‌آید،

بعضی از افراد را به ‌صورت واقعی خود می‌بیند

 و برخی اسرار برای او کشف می‌شود.

از جناب شیخ نقل شده‌است که فرمود:

روزی از چهار راه "مولوی"

و از مسیر خیابان "سیروس" به چهار راه "گلوبندک" رفتم و برگشتم،

فقط یک چهره آدم دیدم !!

۰ نظر ۲۵ تیر ۹۲ ، ۰۱:۰۷
کـــمیل

فقط خواستم

علمای شیعه رو با علمای وهابیت مقایسه کنم

واقعا تفاوت ندارن

تفاوت نورانیت را حس میکنید نه؟

۰ نظر ۲۵ تیر ۹۲ ، ۰۰:۵۸
کـــمیل


با این زبون میشه مسخره کرد، با همین زبون میشه روحیه داد

با این زبون میشه ایراد گرفت، با همین زبون میشه تعریف کرد

با این زبون میشه دل شکست، با همین زبون میشه دلداری داد

 با این زبون میشه آبرو برد، با همین زبون میشه آبرو خرید

با این زبون میشه جدایی انداخت، با همین زبون میشه وصل کرد

با این زبون میشه آتش زد، با همین زبون میشه آتش رو خاموش کرد

اگر اختیار هیچ چیزُ نداشته باشیم، اختیار زبونمونُ که داریم
 
این هم یه راه دیگه واسه

« از خود شروع کردن »

۱ نظر ۲۴ تیر ۹۲ ، ۲۱:۳۶
کـــمیل

حجت الاسلام دانشمند : چند وقت پیش توی تهران، توی حسینیه ای منبر میرفتم، یه جوونی اومد نزدیک سی سالش. گفت حاج آقا من با شما کار دارم. گفتم بنویس، گفت نوشتنی نیست. گفتم ببین منو قبول داری؟ گفت آره. گفتم من چند ساله با جوونا کار میکنم، کسی که نتونه حرفشو بنویسه بعدشم نمیتونه بگه. یک و دو و سه و چهار کن و بنویس. گفت باشه.
فرداشب که اومدیم، یه نامه داد به ما، من بردم خونه، نامه را که خوندم دیدم این همونیه که من در به در دنبالش میگشتم. 
فرداشب اومد گفت که: چی شد؟
گفتم: من نوکرتونم، من میخوام با شما یه چند دقیقه صحبت کنم.
وعده کردیم و گفت که: منو چجوری میبینید شما؟
گفتم من نه رمالم نه جادوگرم چی بگم؟
گفت: نه ظاهری، گفتم بچه هیئتی
زد زیر گریه گفت: خاک تو سر من کنند، تو اگر بدونی من چه جنایاتی کردم، چه گناهایی کردم. 
فقط خوب خوبه ای که میتونم بگم از گناهایی که کردم اینه که مادرمو چند بار کتک زدم، پدرمو زدم، دیگه عرق و شراب و کارای دیگه شو، دیگه...
گفتم پس الآن اینجوری!!!!!

۲ نظر ۲۳ تیر ۹۲ ، ۲۳:۱۹
کـــمیل

 
روز و شب گریه کنی گر به حسیـــن بن علـــی

شرط اول که دهد ســود ، نمــــاز است نمـــاز


۳ نظر ۲۱ تیر ۹۲ ، ۱۷:۳۳
کـــمیل

خدایا بصیرتی عطا کن جای اینکه دنبالت بگردم ایمان بیاورم به کلامت:

((نحن اقرب الیه من حبل الورید))

ما از رگ گردن به شما نزدیک تریم. سوره ق، آیه16





۲ نظر ۲۱ تیر ۹۲ ، ۱۷:۲۹
کـــمیل

رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:

هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار. (بحار الانوار، ج 93، ص 342)

رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانه‏ اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.

۰ نظر ۲۱ تیر ۹۲ ، ۱۷:۲۵
کـــمیل


به گمانم قرار بود جمعه های زمین : 

بوی عطرِ حضور ترا بدهد 

تا مُهیای ظهور شوم اما ...

زمین است دیگر : گاهی آسمانی ترین واژه ها را 

هم به رنگِ اعتبارِ خویش رنگ می زند تا از زیبایی اش کم کند ....

ولی ...

برای من : جمعه ها طعمِ سیبِ سرخِ عشق می دهد ..

که هم عطرش : فضای عاشقی ام را پُر کرده و 

هم رنگش : اشتیاقم را برای آمدنت به هزاره ها رسانده و 

هم ..: تو در ثانیه های این جمعه های زمین 

" حضوری جاوید " داری مولای من ..

ببخش اگر : این جمعه های عاشقی به یاد تو ، 

برای اهل زمین ، رنگِ اعتبار گرفته که 

جمعه ها را بیشتر بخوابند و ترا فراموش کنند ...

ببخش آقاجان : اگر یاد تو در خاطره ی خاطرات اهل زمین شده : نامی مختصر در گوشه ی صفحه های نمایشگرهایشان ...

که نامی از تو باشد تا مگر کمی بیدار شوند اما : نه !! 

به گمانم باید کمی ترا بی پرده به اهل زمین نشان بدهم : 

باید کمی بلندتر از دعای عهد سحرهایم و سمات های غروب جمعه هایم : ترا برای اهل زمین بخوانم ..

کاش صدای من به گوش اهل زمین می رسید مولاجان

برگرفته از : http://lahze-zohoor.ir/
۱ نظر ۲۱ تیر ۹۲ ، ۰۰:۰۰
کـــمیل

رمضان در حقیقت نه به اون معنا به عبارتی شمایی از جبهه جنگ و رمضانش است.

رمضان واقعا عملیات رمضان هست

همین که در جنگ با نفس هستیم

و همین که همچون عملیات رمضان بدون هیچ آذوقه و کوله ی پر و مهیایی در طول روز هستیم

اگر بچه های رمضان هستید بسم الله

رمضانی بجنگید،نه فقط بانفس بلکه با دشمنانتان

خدا دشمنان فردیت را که نقاط ضعفت باشه بهت معرفی کرده

خودت رفتی دنبال اینکه دشمنان خارجی و داخلیت رو بشناسی ویا معرفی کنی؟

رمضان،قدمت انشاالله خیر باشه برای بیدار شدن ماهایی که خوابیم

پ.ن: ای کاش ماهم بچه های عملیات رمضان بشیم...

وبه جای کربلا کربلا ماداریم میآییم بخوانیم...

خدایا خدایا ما داریم میآییم...

و زمزمه لبیک اللهم لبیک را جاری کنیم


برگرفته از :http://mazloum.ir



۰ نظر ۲۰ تیر ۹۲ ، ۲۳:۳۹
کـــمیل

مبدا: خاک / مقصد: خاک / وسیله نقلیه: جسم / مسیر: دنیا


۰ نظر ۲۰ تیر ۹۲ ، ۲۳:۱۹
کـــمیل