دفترم را که باز می کنی، متکلم وحده ها می پاشند بیرون!
باور کن تقصیر من نیست، تو باعث یکنواختی دفتر منی!
آخر، محض رضای دل من نه ،
محض خاطر دل قلم خواب آلودت
یک بار هم، تو برای من بنویس ...
دفتر دل :
و من، شرمسار از این کوتاهی ام که از دست هایم سرزده است ...
تو اما هنوز؛ خرمای نخل های بلند همه ی تابستان های منی .
منبع: محض رضا
۱۳ نظر
۱۱ شهریور ۹۲ ، ۲۰:۳۴