قبل از پرداختن به اینکه انتظار مایه شناخت بهتر ولایت امام عصر(عج) مى گردد توجه به نکات ذیل لازم است:
1 - از مهمترین وظیفه ى هرشیعه ى منتظر، شناخت امام زمان است
قبل از پرداختن به اینکه انتظار مایه شناخت بهتر ولایت امام عصر(عج) مى گردد توجه به نکات ذیل لازم است:
1 - از مهمترین وظیفه ى هرشیعه ى منتظر، شناخت امام زمان است
در بسیاری از دعاها و زیارت های حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشّریف وظایف و تکالیف شیعیان در زمان غیبت کبری ذکر شده است . گرچه این وظایف ، همه تکالیف نیست ، اما بخشی از مهم ترین وظایف است . در این فصل به چهار محور اصلی این مسئولیت ها اشاره می شود.

در بعضی از روایات به این مطلب اشاره شده است:
«رَوَى الْکَشِّیُعَنِ الْبَاقِرِ ع أَنَّهُ قَالَ ارْتَدَّ النَّاسُ إِلَّا ثَلاثَةَ نَفَرٍ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ؛[1] امام باقر(ع) می فرمایند همه مردم مرتد شدند جز سه نفر، سلمان و ابوذر و مقداد»
حسادت امری است طبیعی که حتی در بین کودکان نیز بسیار نمود پیدا می کند. به خصوص هنگامی که والدین صاحب فرزند دوم می شوند، این حسادت در فرزند اول که تاکنون بر پدر و مادر خود حکمرانی می کرده و تمام توجهات به سمت او بوده است،
یک ازدواج حرام!
در این مقاله در خصوص ازدواج که بازار داغ آن در بین جوانان بطور عموم و در بین دانشجویان بالخصوص برای همه ما آشکار است چند نکته از مسایل مربوط به احکام آن را تقدیم شما می نماییم.
گروهی از یهودیان و مسیحیان بر این باورند که چون دوستدار خداوندِ سبحان هستند، عذاب نمیشوند: (وَ قالَتِ الْیهُودُ وَ النَّصاری نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاۆُهُ قُلْ فَلِمَ یعَذِّبُکمْ بِذُنُوبِکم ...) (1)
یکى از مطالبى که همواره بشر در جستجو و تحصیل آن بوده، طول عمر و زندگى است؛ طول عمر توأم با سلامتى و توفیق از نعمتهائى است که ارزش آن را نمىتوان معین کرد، غریزه حب به ذات، حب بقا و غرائز دیگر انسانها راعاشق و دل باخته طول عمر ساخته و آنها را وادار مىسازد
![]()
انسان عقل دارد و قلب. با عقل میشناسد و با قلب عاشق یا متنفر میگردد.
هر چند قبل از «شناخت = معرفت»، نه عشقی حاصل میگردد و نه تنفری، اما پس از شناختِ (کم یا زیاد هر چیزی)، انسان نسبت به آن یا جاذبه پیدا میکند و یا دافعه.
اسلام علیک یا ابا الصالح المهدی (عجل الله تعالی فرجت الشریف)
شعله های جنگ داشت تمام دنیا را می گرفت . جنگ جهانی اول بود و ایام اشغال ایران توسط قوای انگلیس وروس .
همه اش نگران بود که مبادا کشور از دست برود . شبی در حال توسل و گریه با ناراحتی به خواب رفت . دیواری در خواب دید که شبیه نقشه ی ایران بود . پر از ترک و در حال فرو ریختن . یک عده زن و بچه هم زیرش نشسته بودند .بیم ان بود که روی سر انها اوار شود . فریاد زد : «خدایا ! این وضع به کجا خواهد انجامید ؟»
آقا امد . انگشت مبارکش را به دیوار که خم شده بود گرفت ، وان را صاف کرد وسر جایش گذاشت .
فرمود :«ایران شیعه ، خانه ماست . میشکند . خم می شود . خطر هست . ولی ما نمی گذاریم سقوط کند . ما نگهش میداریم .»