راهیان بهشت
يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۸:۰۰ ق.ظ
شهر تمام شد.
اینجا هر قطعه ای یک منطقه است وهر منطقه یک ایستگاه بهشتی.
یادمان باشد فرصت کوتاه است.تا بازگشتن فاصله چندانی نیست.اگربخواهیم پیش ز انکه برگردیم از هرانچه بوده ایم برگردیم باید خیلی حواسمان را جمع کنیم.شهدای ادمای عجیب وغریبی نبودند فقط حواسشان خیلی جمع بود.
شاید سالهاست که خیلی هامان دنبال بهانه ای برای خوب شدن هستیم:حالا وقتش رسیده است.
نفسی تازه کنیم اشکی بر دامن پاک طبیعت بریزیم ورذیلتها را دمی به خاک بسپاریم نیرو بگیریم تازه ترشویم بلکه پیش لزبازگشت به میان مردم شهر بوی عطر خوبی ها را به ارمان بیاوریم واز این تجربه زیبا برای گذر از میان اهنها وسختیهای هوس مدد بگیریم.
سفرهایی ازاین دست که رنگ و بوی جبهه را دارد ودر مکانهایی متعلق به شهیدان برگزار میشود سفر به دیار قدس است.منطقه محلی است که یاداور شهداست.جایی که انان با تحمل سختی ها وفشارها نفس سرکش را رام می نمودند وبرای پرواز به سوی بی نهایت مهیا می گشتند.برای همین بود که بی تاب می شدند.شبها گریه میکردند ودیگر دوست نداشتند به شهر بازگردند.
اکنون که بار سنگین حفظ دین وانقلاب بر دوش ماست حالا که ما مانده ایم وانها رفته اند چه خوب است که اخلاق ورفتار خود را نیز مانند انها کنیم.
بیاییم درطول این این سفرکوتاه ومقدس باوضو باشیم.از لغویات وسخنان بیهوده چه رسد به گناهان بپرهیزیم.
هرچند دروازه های عظیم شهادت به معبری تنگ وباریک مبدل شده وما را به ان مراتب راه نمی دهند اما می توان با خلوص نیت بر سر این راه نشست وکاروان سالار را صدا زد.
شاید از این کوچه کسی عبور کند!
شاید همین ارزوی جهاد بتواند درهای شهادت را بگشاید!
شاید همین مسافرت بتواند رفاقت با شهیدان را به ارمغان بیاورد.
۹۲/۱۲/۱۸