تا نگرید ابر
يكشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۲۵ ق.ظ
چرا خداوند بنده اش را دعوت میکند به اینکه گریه کند زاری کند. خیلی هم توصیه میشود که با اشک بیایید
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند نیاز نیمه شبی دفع صد بلا بکند.
خود قران هم میفرماید:
فَلْیَضْحَکُواْ قَلِیلاً وَلْیَبْکُواْ کَثِیرًا جَزَاء بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ
پس باید آنان اندکی بخندند [آن هم فقط در دنیا ]و باید [در آخرت ]بسیار گریه کنند، که سزایی است در برابر آنچه مرتکب می شدند
(سوره توبه آیه 82)
تا نگرید ابر کی خندد چمن تا نگرید طفل کی جوشد لبن
انسان موجودی است که هم میخندد وهم گریه میکند. نمی دانم که موجودات دیگر گریه و خنده دارند یا نه جمادات که حتما ندارند نباتات هم ندارندالبته گاهی اوقات گل خندان می گوییم اما این یک حرف شاعرانه است.یکی کتابی را فیلسوف فرانسوی در مورد ماهیت خنده نوشته وخیلی تلاش کرده ماهیت خنده را بنویسد اما فکر نمیکنم خیلی موفق بوده.یا بعضی از علمای سابق میگویند خنده وقتی بر انسان عارض میشود که انسان تعجب میکند یعنی عارضه تعجب را خنده میدانند ولی من این حرف را قبول ندارم چه بسا وقتی ادم تعجب ویکند اما نمی خندد و چه بسا که تعجب ندارد اما میخندد.........و من این ایه را میخوانم و تعجب میکنم:
وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَأَبْکَی
و این که او است که می خنداند و می گریاند
(سوره النجم آیه 43)
وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْیَا
و این که او است که مرگ می دهد و زندگی می بخشد
(سوره النجم آیه 44)
وقتی انسان میخندد که مسبوق یک سرور و خوشحالی است تعلقش به جهان بیشتر میشود.غالبا مواردی که موجب خوشحالی میشود خبرهایی است که نفی از این عالم عاید میشود.هرچه نفع بیشتری به شما از این عالم برسد شما از خداوند دورتر میشوید.اما در گریه یک ناامیدی از این جهان است.شما وقتی گریه میکنید که از چیزی بریده شوید.خبر ناگوار خبرسخت یک ضرر.بنابراین گریه مظهر وسمبل قطع تعلق ازاین دنیاست.هرچه گریه بیشتر باشد یعنی تعلقات از این جهان کمتر میشود وهرچه تعلقات کمتر باشد قرب شما به حق تعالی بیشتر میشود.سرش این است والا خنده وگریه دو خصلت ادمی است.
مولا علی(ع) می فرماید:مومن کسی است که بشره فی وجه و حزنه فی قلبه.
از امام صادق(ع) سوال میبرسند که: چرا مومن باید گریه کند ناله بزند اما دیگری نماز نمیخوتند وبایبند به دین خدا نیستند و همه چیزم دارند؟
مولوی جواب امام را به زبان شعر میگوید:
در جوابش گفت نه از خواری اوست عین تاخیر عطا از یاری اوست ناه مومن همی داریم دوست
گـو تضرع کن که این اعزاز اوست بنده مومن تضرع میکند
او نمیداند که جز تو مضطرند
گاهی بعضی گله میکنند که ما دعا کردیم ولی مستجاب نشد در حالی که خداوند گفته بود ادعونی استجب لکم تخلف که در وعده خدا نیست این چنین فردی باید توجه کند که زاری اش لبیک حق است وتوجه ندارد که خود این زاری چقد باارزش است.همین که میگویی خدا واشک میریزی خیلی گرانبهاست یعنی دعای شما لبیک حق است.بس استجابت حتمی است اما ان خواسته دنیوی چه بسا صلاح در این باشد که به ان نرسید. مولوی میگوید: به عابدی گفتند که تو این همه خداخدا گفتی لبیکی هم شنیدی؟گفت نه نشنیدم حرکت کرد که دیگر دعا نکند که هاتفی امد وگفت:این دعا و درد وسوزت بیک ماست/زیر هر الله تو لبیک ماست.
۹۲/۱۱/۲۰
ما لینک و لوگو شما را درج کردیم، لطفاً شما هم لینک و لوگو ما را درج کنید.
سپاس ...